سردار علایی: پاسخ ایران به رژیم اسرائیل باید مدبرانه و غیرقابل پیش بینی باشد
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۵۱۱۹۰
به گزارش جماران، شش ماه پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی در هفت اکتبر 2023 و حمله تمام عیار و بی وقفه رژیم اسرائیل به نوار غزه بیش از 30 هزار فلسطینی در نتیجه این حملات کشته شده اند و غزه به ویرانه ای تبدیل شده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل که در روزهای ابتدایی آغاز این جنگ وعده نابودی حماس در بازه زمانی کوتاه مدت را داده بود شش ماه بعد از آن تاریخ می داند که از تحقق این وعده فاصله بسیار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسرائیل در چند هفته اخیر سرانجام از سوی دوستان خود در کشورهای اروپایی و البته ایالات متحده هم برای برقراری آتش بس تحت فشار قرار گرفته است. تصویب یک قطعنامه در شورای امنیت ملل متحد که بر ضرورت برقراری آتش بس تاکید دارد و البته با رای منفی و نه وتوی ایالات متحده هم روبرو شده، پیام سیاسی خود را برای نخست وزیر تندروی اسرائیل داشت.
در میان افزایش فشارهای داخلی برای رسیدن به یک توافق برای آزادی اسرای در اختیار حماس و سیر صعودی انتقادها از دولت نتانیاهو، اسرائیل روز دوشنبه برابر با سیزدهم فروردین ماه اقدام به حمله موشکی به ساختمان بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، پایتخت سوریه کرد.
براساس اخباری که تاکنون منتشر شده است آمار نهایی شهدای این حمله اسرائیل به ۱۳ نفر رسیده است که ۷ مستشار نظامی ایرانی و ۶ شهروند سوری را شامل می شود.
با سردار حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی و رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه پاسداران درباره انگیزه های رژیم اسرائیل از این حمله و واکنش احتمالی جمهوری اسلامی ایران گفت و گویی داشتیم که در زیر می خوانید:
روز دوشنبه شاهد حمله بی سابقه رژیم اسرائیل به ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در پایتخت سوریه و شهادت تعدادی از مقام های عالی رتبه نظامی و مستشاران نظامی ایران در این کشور بودیم. اهداف رژیم اسرائیل از این حمله شش ماه پس از آغاز جنگ غزه را چه می دانید؟
اسرائیل بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی ایران است که سعی می کند هیچ فرصتی را برای شریه زدن به ایران از دست ندهد. اسرائیل تنها رژیمی در جهان است که به صورت رسمی و علنی به دنبال تغییر حکومت جمهوری اسلامی در ایران است، زیرا وجود جمهوری اسلامی ایران را به مفهوم نابودی اسرائیل از صفحه روزگار ارزیابی می کند. اسرائیل حضور پاسداران ایرانی در کشورهای همجوار فلسطین اشغالی را از مهم ترین تهدیدات خود به شمار می آورد. بنابراین، هدف اسرائیل از ترورهای هدفمندِ فرماندهان سپاه در کشورهای سوریه و لبنان، ناامن سازی فضای فیزیکی این کشورها برای حضور موثر مستشاران ایرانی است.
به نظر می رسد که اسرائیل سازمان ویژه ای را برای رصد تمامی پاسداران و ایرانیانی که به سوریه و لبنان تردد می کند بوجود آورده است و در هماهنگی و با توافق و تمایل آمریکا به دنبال ترور تمامی آنهاست.
تصور اسرائیل آنست که تنها حامی واقعی مظلومین فلسطینی در جهان، جمهوری اسلامی ایران است و این سپاه پاسداران است که گام های عملی را در حمایت از فلسطینی ها بر می دارد.
بنابراین هدف اصلی اسرائیل، جنگیدن با تمامی پاسداران بویژه آنهایی است که به کشورهایی مانند لبنان، سوریه، عراق و یمن رفت و آمد می کنند. ترور سردار سرافزار و پرافتخار شهید محمدرضا زاهدی و هفت پاسدار سربلند همراه وی در کنسولگری ایران در سوریه را باید در این راستا تجزیه و تحلیل کرد.
بیش از شش ماه از جنگ در غزه می گذرد و در این بازه زمانی اسرائیل هم چند بار به اهداف ایرانی در سوریه حملاتی داشته اما حمله به مراکز دیپلماتیک یک کشور دیگر عبور از خط قرمز مشخص شده توسط کنوانسیون های بین المللی و مصداق حمله به خاک یک کشور است. فکر می کنید چه عواملی باعث شد که اسرائیل در این بازه زمانی چنین عمل پرریسکی را انجام دهد؟اسرائیل هیچگاه و در هیچ حوزه ای به قوانین و مقررات بین المللی و کنوانسیون های سازمان ملل پایبند نبوده است. اسرائیل اهداف خود را در هر کجای جهان که بیابد به آنها حمله می کند. برای جنایتکاران موساد و ارتش اسرائیل فرقی نمی کند که به جایی که حمله می کنند یک ساختمان دیپلماتیک باشد یا یک بیمارستان یا یک مسجد و کلیسا و یا یک خودرو و در خیابان و یا یک منزل مسکونی پر از کودک و زن و این که آن کسی و یا کسانی که هدف ترور هستند در کدام کشور و در چه محلی قرار دارند.
اسرائیل به حریم هوایی هیچ کشوری نیز احترام نمی گذارد و استفاده از آسمان همه کشورها را برای انجام جنایات خود مجاز می شمارد. همانطور که در حمله تروریستی به سردار زاهدی و همراهانش، حریم هوایی کشورهای لبنان و سوریه را نقض کرد. اسرائیل برای ترور فرماندهان نیروی قدس سپاه هیچ محدودیت زمانی برای خود قائل نیست و تا آنها را در هر کجا که بیابد، اقدام به ترور می کند.
بنابراین، بازه زمانی فعلی اهمیت چندانی برای اسرائیل ندارد، بلکه او به محض این که از نظر اطلاعاتی دسترسی به سوژه های خود پیدا کرده است، دست به اقدام نظامی برای ترور سردار زاهدی و همراهانش زده است.
این حمله واکنش های متعددی را به دنبال داشته است. برخی آن را تلاش بی بی برای کشاندن پای ایران به رویارویی مستقیم می دانند و از ضرورت پاسخ مدبرانه سخن می گویند و برخی آن را نشانه ناکارآمدی سیاست بازدارندگی ایران در چندماه اخیر در برابر اسرائیل و از ضرورت برخورد قاطع حرف می زنند. کدام یک را به تامین امنیت و منافع ما نزدیک تر می دانید؟
اسرائیل از سالیان دراز گذشته به دنبال ترور پاسداران نیروی قدس و نیز فرماندهان جریانات مقاومت به ویژه در سوریه و لبنان بوده است. اسرائیل تا کنون ترورهای زیادی نیز مثل ترور سیدعباس موسوی دبیرکل سابق حزب الله و خانواده اش را در لبنان و ترور رهبران فلسطینی در کشورهای مختلف انجام داده است. اما رژیم صهیونیستی غاصب پس از حملات چند ماه گذشته به نوار غزه بر شدت ترورهای خود افزوده است. اسرائیل بر این باور است که مقاومت مردم در فلسطین، ناشی از اندیشه های امام خمینی و در اثر انقلاب اسلامی است که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه جریان یافته است.
بنابراین، به دنبال کشتن پاسداران با ترورهای هدفمند برآمده است. اما اسرائیل می داند و باید مطمئن شود که هیچ جنایتی بدون پاسخ نمی ماند، ولی نباید با واکنش فوری خیال او را از مجازات در دراز مدت راحت کرد. بهترین پاسخ مدبرانه آنست که اسرائیل انتظار دریافت آن را نداشته باشد. این اقدام هم نیاز به برنامه ریزی با حوصله و اجرای یک و یا چند طرح بازدارنده دارد که نباید اسرائیل از کیفیت آنها مطلع شود.
فکر می کنید واکنش ایران باید در چه سطحی و چگونه باشد تا نه شائبه ضعیف بودن ایران را متبادر کند و نه منجر به گسترش دامنه جنگ شود؟
شاید بهترین واکنش آن باشد که ایران اقدامات گسترده حقوقی و بین المللی و دیپلماتیک علیه اقدام تروریستی اسرائیل انجام دهد. از طرفی جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند تا با حفاظت و مراقبت از شهروندانش، اسرائیل را در ترور ایرانیان عزیز و پاسداران سرفراز، ناکام بگذارد.
ایران باید فرض را بر این بگذارد که اسرائیل تصمیم گرفته است تا تمام پاسدارانی را که به کشورهایی مانند سوریه و لبنان سفر می کنند را ترور کند. بنابراین باید همه آنها را هشیار کند تا از شیوه هایی استفاده کنند که دستگاه های جاسوسی اسرائیل پی به وجود و محل استقرار آنها نبرند. از سوی دیگر بهتر است که مقامات ایرانی هیچ حرفی از نوع واکنش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران و نیز نیروهای مقاومت نسبت به جنایات و ترورهای اسرائیل نزنند و هیچ عجله ای هم برای واکنش از خود بروز ندهند. بلکه با صبر و حوصله و با برنامه ریزی و بدون سر و صدا و تبلیغات، اقداماتی انجام دهند که اسرائیل بفهمد هیچ جنایتی بدون واکنش متناسب، فراموش نخواهد شد. اسرائیل باید همیشه نگران دریافت پاسخ به جنایاتش در همه ابعاد از سوی همه ظلم ستیزان جهان باشد، ولی نباید بداند که چگونه و با چه ابزاری و در چه زمانی و با چه تاکتیکی و علیه چه اهدافی این واکنش ها صورت خواهد گرفت.
بعضی از تحلیل گران بر این باورند که اسرائیل می خواهد جنگ خود با فلسطینیان در نوار غزه را تبدیل به جنگ با ایران تبدیل کند تا از فشار افکار عمومی جهانی بخاطر زن کشی و کودک کشی و نسل کشی نجات یابد. احتمالاً آمریکا هم با چنین سیاستی موافق است و به دنبال برپایی یک جنگ علیه ایران است تا اسرائیل با خیال راحت بتواند به قتل عام و کشتار فلسطینی ها ادامه دهد. بنابراین شاید بهترین اقدام، در خوف و رجا نگهداشتن اسرائیل و انجام اقدامات هوشمندانه دراز مدت و مستمر علیه جنایات آن رژیم سفاک است، به طوری که بتواند حمایت های مردم جهان و کشورهای دیگر را نیز به خود جلب کند.
فکر می کنید سیاست عدم مداخله مستقیم ایران در جنگ غزه و صبر استراتژیک اشتباه بود؟
جنگ اسرائیل با فلسطینی ها نیازی به مداخله مستقیم ایران ندارد. نتانیاهو از زمانی که حمله به نوار غزه را آغاز کرد به دنبال آن بود تا آمریکا را هم با ایران وارد جنگ کند که خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی جلوی این توطئه اسرائیل را گرفت. البته نیروهای مقاومت در منطقه فوری به کمک فلسطینی ها شتافتند و اسرائیل نتوانست ظرف چند روز بر نوار غزه مسلط شود. الان هم اسرائیل در یک جنگ فرسایشی گرفتار شده است که جز بدنامی و ثبت اسم اسرائیل به عنوان جنایتکارترین رژیم انسان کش جهان، چیزی برای وی به همراه ندارد. بنابراین سیاست ایران صبر استراتژیک به منظور دفاع از حقوق و حیات فلسطینی ها و نشستن در انتظار شکست اسرائیل بوده است.
با توجه به تلاش آمریکا برای جلوگیری از گسترش دامنه جنگ در این شش ماه، فکر می کنید موضع آمریکا نسبت به این حمله و تشدید تنش چیست؟ آیا امکان دارد این حمله به پایان تفاهم نانوشته میان تهران و واشنگتن پس از حمله گروه های مقاومت به برج ۲۲ امریکا در مرز سوریه با اردن منتهی شود؟
آمریکا پشتیبان اصلی اسرائیل در تمامی جنایاتی است که نتانیاهو علیه بشریت انجام می دهد. اسرائیل بدون رضایت آمریکا هیچ کاری انجام نمی دهد. ترور فرماندهان سپاه برای اولین بار توسط آمریکا و با ترور شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز شد. از آن زمان است که اسرائیل اجازه یافته است تا به ترور فرماندهان سپاه در سوریه و لبنان در راستای سیاست ها و منویات آمریکا اقدام نماید. به نظر می رسد که آمریکا مهم ترین مزاحم خود برای تداوم استقرار نظامیانش در عراق و منطقه را نیروهای مقاومت طرفدار جمهوری اسلامی ایران می داند و به دنبال آنست تا به ایران ضربات مهلک بزند. بر همین اساس دست اسرائیل را برای ترور فرماندهان ایرانی باز گذاشته است. ولی سیاست آمریکا همیشه چماق و هویج بوده است. فعلاً چماق آمریکا، اسرائیل است، ولی هویجی از وی دیده نمی شود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سخنان سردار علایی در محفل انس پیشکسوتان جهاد و شهادت دفاع علی مطهری از سردار علاییمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: سردار علایی اسرائیل جمهوری اسلامی ایران ترور فرماندهان سپاه پاسداران سوریه و لبنان رژیم اسرائیل فکر می کنید بازه زمانی فلسطینی ها نوار غزه شش ماه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۵۱۱۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بالانسر ایران و اسرائیل
نشریه فارنافرز در تحلیلی از چشمانداز تنش در منطقه مینویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بیسابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آنگونه که صهیونیستها به تصویر میکشند و از آن به تغییر پارادایم یاد میکنند، با پیچیدگیهای خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد سادهانگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.
به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بینالملل یوسیاِلاِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.
گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشتهاند، تلاشهایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»
موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللیای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستوننویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران رفتار میکند.»
او نوشت: «به نظر میرسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بیصدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد. با این حال، این ارزیابیها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند.
مطمئنا، با توجه به ماهیت بیسابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابلتوجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافقنامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادیسازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از گسترش شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.
مجموعهای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینیها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنشهای منطقهای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که میدانستند همکاری آشکار میتواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.
طرح موازنهپیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها بهویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید میکردند که تلاشهای گسترده منطقهای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.
مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاشهایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.
آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین میکند، نمیبینند. در ماههای اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر را ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقهای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادیسازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.
اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیکتری با تهران دارند. آنها به خوبی میدانند که نزدیکی به ایران آنها را در معرض خطر قرار میدهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از توافق هستهای که ایالات متحده و سایر قدرتهای بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بیثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده میشود را گسترش داد، به کشتیها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمیتر میشود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.
از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کردهاند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری بهصورت تلفنی تماس گرفت.
منافع آیندهدر ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادلکننده را حفظ کنند و همه طرفها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینههای داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، بهویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانیهای اسرائیل در مورد فعالیتهای منطقهای ایران، بهویژه حمایت تهران از شبهنظامیان غیردولتی را دارند.
اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کردهاند که باز کردن باب گفتوگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقبنشینی نخواهند کرد. تلاشهای آنها برای عادیسازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاشها برای عادیسازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواستهای عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادیسازی میتواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادیسازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.
همچنین به این زودیها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمانبر است. کشورهای عربی، بهویژه دولتهای عرب خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.
اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقهمند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل میکند.
آنها ترجیح میدهند روابط چندمنطقهای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پلها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.
دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتوگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان میدهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفتوگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.
همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقع بینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.